×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

راز قدرت انسان

× قدرت آن نیروی بسیار توانمنداست که میتواند حرکت ایجاد کند، خلق کند و بیافریند و تغییر کند. قدرت، توان ساکن در وجود یکایک شماست که به تحریک انگیزه شما به نیروی حرکنی و سازنده تبذیل می شود.
×

آدرس وبلاگ من

lionlord.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/landan-b

× ?????? ???? ???? ?? ???? ???? ?????? ??? ??? ????? ??????

چمدان در دستان شما

در باره اهمیت سفر و گردشگری تا دلتون بخواد، نوشتند و گفتند و شنیده ایم و خوانده اید. آنقدر که هر شنونده و خواننده ای در این مورد برای خودش حالا استادی شده.اما با این همه گفتنها و نوشتنها، نمیدانم چرا ما ایرانیها با گردشگری هم مثل دندانپزشکی برخورد می کنیم! تعجب نکنید. شما هم دیده اید که اغلب دوستان و آشنایان آنقدر سراغ دندانپزشک نمی روند تا اینکه شبی را از درد دندان بیدار و نالان به صبح برسانند، آن وقت است که یادشان می افتد یا بهتر است بگوییم مجبور می شوند سراغ دندان پزشک بروند و به اجبار، چند برابر هزینه کنند تا از دردو مشکلات دندان رهایی یابند. داستان گردشگری برای اغلب ما ایرانیها هم همینطور است. اگر هوا آنقدر آلوده شد که فریاد همه بلند شد، اگر نفسمان گرف، اگر دکتر به ما هشتار داد، اگر قلبمان دوتا زد و یکی نزد، اگر اتاقی یا خانه ای ییلاقی داشتیم، اگر فرصتی برای دور شدن از کارهای درهم تنیده دست داد، اگر خرجهای دیگر و ضرورتی تر اجازه دادند، اگر ... چند روزی از شهرمان بیرون می زنیم. وقتی هم که به زمان اوج سفرها میرسیم، باز همین فکر بر اکثر ما غالب است، یعنی اگر هوا بد نبود، اگر آغز سال و نخستین روزهای بهار بود، اگر چند روزی تعطیلی به تورمان خورد، اگر بچه ها غرغر راه انداختند،اگر دوست و آشنا و فامیل جایی رفتند و ما باید نگاههای چپ چپ را تحمل میکردیم، اگر... شاید راهی سفر شویم. آن هم چه سفری! بدون برنامه و با عجله .... اما آیا چنین سفری، خستگی ها را از تن و روح ما می زداید؟! آیا در بازگشت شادیم و سرحال و بچه ها از ما شادتر؟همه می دانیم که چنین نیست. همه می دانیم که فردای بازگشت از آن سفر ، خستگی در چشمان و گفتار و رفتارمان پیداست. پس خوب است کمی منطقی تر رفتار کنیم. اگر امروزه باید برای هر کاری برنامه داشت، اگر باید فکر کرد و پش از فکر، برنامه داشت و بر اساس آن برنامه عمل کرد، این موضوع در گردشگری و سفر اگر نه بیش که همسان کارهای دیگر اهمیت دارد. باید یاد بگیریم که سفر بخشی از زندگی است، آن هم بخشی ضروری. نه از آن دست اموری که آخر صف ضروریات حیات ما ایستاده اند. باید یاد بگیریم جای چمدانها ته کمد یا انباری نیست.باید یاد بگیریم، چمدان اول باید در دسترس باشدو پس از داشتن برنامه ای درست در دست.باید یاد بگیریم به دنبال زمان مناسبی برای بستن چمدانهایمان باشیم. باید یاد بگیریم منتظررسیدن فرصتها ننشینیم، برخیزیم و فرصتهایی را بیافرینیم. فراموش نکنیم که اگر همه اینها را یاد گرفتیم باید به دیگران و پیش از همه به فرزندان و خانواده خود نیز بیاموزیم. به دلیل همین ضرورتها و ده ها علت محکم دیگر، چمدان از امروز در دستان شماست:چمدانی که از گردشگری، سفر،مقدمات،ملزومات و ... برای شما ارمغانها دارد. امیدوارم این گامهای نخست با یاری شما طی شوندو قدمها یکی پس از دیگری محکمتر و استوارتر برداشته شوند. همراهم باشید که سفر به تنهایی بر مذاق انسان چندان خوش نمی آید.
دوشنبه 9 اسفند 1389 - 3:12:34 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم